سبد خرید

خانزاده طهران

ناشر : آداشدسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

189,000 تومان

خاطراتی را که از دل خاک بیرون کشیده ای تا ابد نگه دار. مبادا خسته شوی یا دل بکنی! روزی که دلت لرزید برای نگاهی از سر عشق صندوقچۀ غبارگرفته ات را باز کن. زمزمه کن: همه چیز از خاک شروع شد.

تعداد:
مقایسه



خانزاده طهران

درباره نویسنده محدثه گلستانی:

محدثه گلستانی نویسنده کتاب خانزاده طهران، متولد 1378 است.

درباره کتاب خانزاده طهران:

در رمان «خانزاده طهران» دختری روستایی به نام فرح پس از زلزله و مرگ پدر و مادرش به اصرار خانواده پدری و وعده دوری برای مدتی کوتاه، ناچار می‌شود به طهران مهاجرت کند اما هیچ‌یک از وعده‌ها و رویاها در طهران محقق نمی‌شوند. در نتیجه فرح برای هزینه‌های معیشت خود ناچار می‌شود به کار در یک خیاط‌خانه مشغول شود.

در ادامه داستان فرح خود را طعمه شخصیت خانزاده طهرانی می‌بیند که برای منافع خود به او نیاز دارد. در نتیجه با تغییر دادن نام فرح و هویتش او را وارد بازی‌ای می‌کند که فرح از عواقب آن خبر ندارد. اما این‌داستان دو شخصیت مثبت با نام‌های سیاوش و خورشید هم دارد که فرح نمی‌داند به‌ چه‌دلیل به او کمک می‌کنند تا از شرایط اسف‌باری که خانزاده برایش درست کرده، بیرون بیاید.

این‌داستان که اولین‌رمان نویسنده‌اش است، موضوعی تاریخی، عاشقانه و معمایی دارد و بستر زمانی‌اش طهران قدیم در سال ۱۳۱۰ است. در این‌زمان زندگی ارباب و رعیتی در حال از بین رفتن و تغییرات جدید در راه بود.

قسمتی از کتاب خانزاده طهران:

آهسته با گام‌هایی لرزان از کنار دیوارهای بلند عمارت رد می‌شدم. چنان سفت و سخت گوشه‌ای از چادرم را در مشت گرفته بودم که اگر انگشتانم دهان داشتند، زبان به ناله می‌گشودند. به خاطر ترس از چشم‌هایی که عقاب وارتر از همیشه به دنبال من بودند، ضربان قلبم پر صداتر شده بود.

چند سالی میشد با ترس زندگی می کردم اما به گمانم این دقایق از همیشه ترسناک تر بودند. کاش می توانستم جلوی ضربان قلبم را بگیرم. فقط کافی بود به وجود من زیر این چادر مشکی شک نکنند. دوتا از افراد جدید بدون درنگ از کنارم رد شدند، مصمم تر از قبل به راهم ادامه دادم. حس می کردم قبلا این لحظه را دیده بودم؛ شاید در خواب و شاید هم در رویای دست نیافتنی فرار!

به نقطه‌ی امنی رسیدم. باورم نمی شد که رها شده ام هر چند دور شدنم از عمارت، حقیقتی جز این را ثابت نمی کرد. روبند چادر مشکی را بالا کشیدم. چشمم را با غرور به نوری که از بالاترین قسمت عمارت می تابید دوختم. اتاق خودش بود.

– بی آبرو شدی خان زاده!

لبخندی زدم. من همان دخترک بخت برگشته‌ای بودم که زندگی‌اش به دست او سیاه شده بود. لبخندم تبدیل به قهقهه شد.

– حالا داستان رسواییتو برای بچه های مرده‌ت تعریف می کنی یا اون پدر افلیج رو به موتت، گفته بودم روزی از انتخاب من پشیمون میشی!

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

534

زبان

موضوع

,

شابک

9786229686614

وزن

580

جنس کاغذ

,

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خانزاده طهران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...

نوروز پیروز

سال نو و نوروز را خدمت فرهیختگان گرامی شادباش عرض می‌کنیم.
به اطلاع می‌رسانیم، آخرین روز دریافت سفارش‌ها ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۲ خواهد بود و سفارش‌های ثبت شده

بعد از این تاریخ پس از کنترل موجودی از تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ارسال خواهند شد.
آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای همه داریم.
با سپاس.

کامک کتاب