سبد خرید

حضرت حضیض

ناشر : بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسهدسته: , ,
موجودی: ناموجود

29,000 تومان

«زیبایی از عشق می‌آید، همان‌گونه که روز از خورشید می‌آید، همان‌گونه که خورشید از خدا می‌آید، همان‌گونه که خدا از زنی خسته از زایمان‌هایش می‌آید… »

کریستین بوبن برای دوستداران ادبیات در ایران نامی آشنا و برای بسیاری نامی محبوب است. او از عشق، تنهایی، مرگ، زندگی و انسان امروز می‌نویسد. او برخلاف بسیاری از نویسندگان هم‌دوره و همفکرش، قلمی تلخ و عبوسانه ندارد و نثرش به شعر و تغزل پهلو می‌زند.

بوبن خود نوشتن را نوعی درمان می‌پندارد و بسیاری از مخاطبانش نیز برای تلطیف روان و بهبود حال خود به خوانش آثار او روی می آورند. روایت‌های او سهل‌خوان است و سعی می‌کند طوری سخن بگوید که همه سنین و اقشار با متن‌هایش ارتباطی بی‌واسطه و آسان برقرار کنند.

ناموجود

می‌توانید ایمیل خود را وارد کنید تا از موجود شدن این محصول بصورت خودکار آگاه گردید.

مقایسه




حضرت حضیض

درباره نویسنده کریستیان بوبن:

کریستیان بوبن (Christian Bobin) نویسنده کتاب حضرت حضیض، نویسنده فرانسوی زاده ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ است. او پس از تحصیل در رشته فلسفه به نویسندگی روی آورد و تاکنون بیش از ۳۰ اثر از او منتشر شده است. کودکی، عشق و تنهایی دستمایه خلق آثار اوست. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوسته‌اند، هر یک تصویر دیگری را روشن ساخته و در کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل می‌دهند. برای او تجربه‌های ساده زندگی کودکی، عشق، تنهایی دستمایه خلق آثاری عاشقانه است. بوبن بیش از آن که به مضامین و کلمات اهمیت دهد، به آوا و لحن کلام می‌پردازد؛ با این حال نوشته‌های او سرشار از اندیشه‌اند. اندیشه‌ای که از زندگی عاشقانه‌اش و از عشقش به زندگی سرچشمه می‌گیرد. برای بوبن نوشتن، سراییدن آواهاست.

درباره کتاب حضرت حضیض:

قرن سیزدهم قرن جنگ‌های صلیبی است، مسلمان در برابر مسیحیان. همگی فرزندان یک پدر هستند که در تورات آرمیده‌ است، ابراهیم. سر غنائم، به هم چنگ و دندان نشان می‌دهند. دین آن چیزی است که وصل می‌کند، دین دیگر چیزی جز نفرت نیست: انبوه انسان‌ها را تحت لوای قدرت تفکری یا نامی گردهم می‌آورد درحالی‌که عشق با ضعف چهره‌ای یا صدایی آن‌ها را از هم جدا می‌کند. فرانسوا دسیز به فلسطین می‌رود و از خدایی سخن می‌گوید که تودۀ مردم وحشت‌زده می‌کنند و کلیساها آزارش می‌دهند. برای جنگجویان همان چیزی را می‌گوید که برای گنجشک‌ها می‌گوید.

نمی‌خواهد متقاعدشان کند: برای متقاعد کردن باید مستولی شد و او فقط می‌خواهد بدون سلاح آهنین و بدون زبان، آوای لطیف پیروز شود. نور فلسطین بر آب‌های دریاچه‌ها و نام پیامبران دست نوازش می‌کشد. از نور آسیز لطیف‌تر نیست. واقعی‌تر از جاهای دیگر نیست. در فلسطین فقط قبری خالی وجود دارد. سرزمین مقدس وجود ندارد. این همۀ زمین است که مقدس است، یا بهتر است بگوییم هیچ کجایش مقدس نیست. چند ماهی در این نور رفت و سپس، به اروپا بازگشت، جایی‌که نیازمندش بودند: حالا، هزاران نفر مریدش بودند، هرکس فکر می‌کرد حقیقت راه را در دست دارد، با هوسی که در سر دارد منکوب عشق شده‌ است.

اینجا، جوشش خون، آشوب هوس. آنجا، گردن‌های افراشته، روان‌های زاهدانه. می‌خواهند وارد بازی‌اش شوند، ولی به شرطی که قوانین بازی را عوض کنند. به‌نظر یکی خیلی سخت هستند و از نظر دیگران خیلی جدی نیستند. بنابراین باید این حقیقت را یادآوری کند که اگر نیمه بشنویم، چیزی را نمی‌شنویم. به برخی می‌گوید: در همهمۀ خونتان به دنبال خوشبختی هستید. گاهی می‌یابیدش، گاهی آن را گم می‌کنید. ولی سرمستی‌ای که از آن با شما سخن می‌گویم هرگز شبیه این نیست. نه خوشبختی است و نه بدبختی. رها از خوشبختی و بدبختی است. از شما نمی‌خواهم که آن را در خودتان بجویید.

از شما دعوت می‌کنم که مانند زمین لخت باشید، خود را فراموش می‌کند و به یک‌سان پذیرای باران است که بر او می‌کوبد و خورشید که باز گرمش می‌کند. به آن دیگران می‌گوید: در صحرای روانتان، به دنبال کمال هستید. ولی من از شما نمی‌خواهم که کامل باشید. از شما می‌خواهم مهربان باشید، چیزی که همین نیست، چیزی که خیلی کم این‌چنین است و درکل مخالف این است. و سپس، با خشونت، به همه می‌گوید: درواقع، وقتی از خدا سخن می‌گویم، دیگر نمی‌دانم از چه سخن می‌گویم. بدون آگاهی حرف می‌زنم. شما که ادعا می‌کنید صدایم را می‌شنوید، چگونه می‌توانید بیش از من از آن آگاه باشید؟

قسمتی از کتاب حضرت حضیض:

او زیباست. نه، چیزی بیش از زیبایی است. این زن زندگی است حتی در ملایم ترین درخشش ظهورش. شما نمی‌شناسیدش. هیچ گاه، تصویری از او را ندیده‌اید، ولی قطعیت اینجاست، قطعیت زیبایی‌اش، نور روی شانه‌هایش وقتی روی گهواره خم می‌شود، وقتی می‌خواهد نفس فرانسوا دسیز کوچک را بشنود که هنوز نامش فرانسوا نیست، که چیزی جز تکه‌ای گوشت صورتی و چروکیده، جز انسانی ناچیزتر از بچه گربه یا درختچه نیست. این زن زیباست، دلیلش هم این عشقی است که از تن خود درمی‌آورد تا لختی کودک را با آن بپوشاند. این زن زیباست به اندازه خستگی گامی که هر بار برای رفتن به اتاق کودک برمی‌دارد. همه مادرها این زیبایی را دارند. همگی این درستی، حقیقت، تقدس را دارند. همه مادران این موهبت را دارند که حتی حسادت خداوند را نیز بر انگیزند – این مرد تنها نشسته زیر درخت ابدی‌اش.

بله، نمی‌توانید او را جور دیگری تصور کنید، پوشیده در پیراهن عشقش. زیبایی مادران نهایت شکوه طبیعت را درمی‌نوردد. زیبایی غیرقابل تصور تنها چیزی است که می‌توانید برای این زن مراقب تکان های کودک تصور کنید. زیبایی، مسیح، هیچ گاه، در موردش حرفی نمی‌زند. با نام واقعی‌اش، فقط با او معاشرت می‌کند: عشق. زیبایی از عشق می‌آید، همان گونه که روز از خورشید می‌آید، همان گونه که خورشید از خدا می‌آید، همان گونه که خدا از زنی خسته از زایمان‌هایش می‌آید. پدران به جنگ می‌روند، به محل کار می‌روند، قرارداد امضا می‌کنند. پدران مسئول جامعه هستند. این کار آن‌ها کار مهم آن هاست. پدر کسی است که در برابر فرزندش، چیز دیگری را نشان می‌دهد، و کسی که به آنچه نشان می‌دهد ایمان دارد: قانون، منطق، تجربه. اجتماع. مادر، در برابر فرزندش، چیزی را نمایش نمی‌دهد.

او در برابر فرزندش نیست، بلکه پیرامون، درون، بیرون، همه جا هست. فرزند را سر دستانش می‌گیرد و زندگی جاویدان را به او معرفی می‌کند. مادران نمایندگان خداوند هستند. عشق آن‌ها، تنها مشغله‌شان، همزمان زیان و سودشان است. پدر بودن بازی کردن نقش پدری شان است. مادر بودن راز مطلق است، رازی که با هیچ چیز ترکیب نمی‌شود، مطلقی که به چیزی منسوب نیست، مسئولیتی غیرممکن که حتی بدترین مادران آن را انجام می‌دهند. حتی بدترین مادران در این حوالی مطلق هستند، در این آشنایی با خدا که پدران هرگز آن را درک نخواهند کرد، گم گشتگانی که دوست دارند به خوبی جایگاهشان را به دست آورند، و در ردیفشان قرار گیرند. مادران ردیف، جایگاه ندارند. همزمان با فرزندانشان به دنیا می‌آیند.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1399

تعداد صفحات

122

زبان

موضوع

شابک

9786002532367

وزن

120

جنس کاغذ

عنوان اصلی

The Very Lowly: A Meditation on Francis of Assisi
2006

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حضرت حضیض”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...

نوروز پیروز

سال نو و نوروز را خدمت فرهیختگان گرامی شادباش عرض می‌کنیم.
به اطلاع می‌رسانیم، آخرین روز دریافت سفارش‌ها ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۲ خواهد بود و سفارش‌های ثبت شده

بعد از این تاریخ پس از کنترل موجودی از تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ارسال خواهند شد.
آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای همه داریم.
با سپاس.

کامک کتاب