سبد خرید

بی‌تابی

ناشر : علیدسته: , , ,
موجودی: ناموجود

455,000 تومان

زیبا محتشم … دختر یكی یه دونه مهندس محتشم بزرگ … با كلی خدمه و خدمتكار … با هر قدم و نزدیک‌تر شدن به در خونه … سرمو بالاتر می‌گرفتم و گذشته مو به یاد می‌آوردم … گذشته‌ای كه باید حالا به یاد همه می‌آوردم … من فراموش نشده بودم … یعنی نباید می‌ذاشتم كه فراموش بشم و برای این فراموش شدن كوتاه مدتم خیلیا باید تاوان پس می‌دادن … كه اولینشون كسی نبود جز همون كسی كه این چهار سالو سخاوتمندانه بهم هدیه كرد و در گوشه‌ای به خوشی به نظاره سختی كشیدنام نشست…

ناموجود

می‌توانید ایمیل خود را وارد کنید تا از موجود شدن این محصول بصورت خودکار آگاه گردید.

مقایسه




بی‌تابی

درباره نویسنده زاهده بیانی:

زاهده بیانی (نیلا) نویسنده کتاب بی‌تابی، متولد  1365 است. 

درباره کتاب بی‌تابی:

زیبا دختری پر از کینه و حس انتقام، بعد از چهار سال از زندان آزاد مـی‌شود. او با آسیب‌های جسمـی و روحی از زندان، برای انتقام از مسببین بدبختی‌هایش بایـد به ملاقات نعیم در دبی برود. برای همـین با همفکری وکیلش فرزاد، راهیِ جنوب مـی‌شود که درگیر رو دست خـوردن‌ها و همراهی همسفر اجباری و اتفاقات جدیـدی مـی‌شود.

قسمتی از کتاب بی‌تابی:

برای خرید حلقه به یکی از طلا فروشی‌هایی که زمانی بیشتر خریدام رو اونجا… انجام می‌دادم رفتیم… صاحب طلا فروشی… مدل‌های مختلف و گرون قیمتش رو به در خواستمون مقابلمون گذاشته بود همه مدلها رو از نظر گذروندم و یکی رو برای امتحان برداشتم .دستمو جلو صورتم گرفتم و به انگشتر توی انگشتم… با چرخوندن دستم به راست و چپ با دقت نگاه کردم خواستم مدلای دیگه رو هم امتحان کنم که سرگرد یکی دیگه از بین مدلها رو برداشت و به سمتم گرفت لحظه ای به انگشتر توی دستش خیره شدم…

از انتخابش بدم نیومد… انگشتر رو ازش گرفتم و انگشتم کردم … نسبت به انتخاب قبلیم بهتر بود از گوشه ی چشم نگاهی بهش انداختم و گفتم: -چطوره؟ -سلیقه من که همیشه عالیه… اما باز نظر خودته دندونام از شدت خنده نمایان شد: -روز خرید حلقه با خانومت… هم حتما نظر خودتو با این چرب زبونیا … بهش غالب کردی نه؟ -اصل اینکه من بپسندم… چون من باید از دیدنش لذت ببرم… نه کس دیگه… از قدیمم… همین طور بوده. خیره به انگشتر توی دستم… لبخندی زدم و گفتم: -خودخواه

انگشتر خودشم برداشت … دستش کرد و دستشو کنار دستم رو هوا نگه داشت… به انگشتای دستش نگاه کردم:… -مثل اینکه جز اسلحه چیز دیگه ای توی زندگیت… دست نگرفتی…؟ خیره به دست خودش و دست من گفت: -سیزده سالم که بود… سر زمین مردم… بیل و کلنگ می زدم… اونقدر که کف دستام تاول می زد… وقتیم که خشک می شدن… تاولای بعدی در می اومدن و یه لایه سفت و سخت و زمخت کف دستم درست می کردن. متعجب بهش خیره شدم… از نوع نگاهش به حلقه ها فهمیدم ازشون خوشش اومده…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی، 2 جلدی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

1212

زبان

موضوع

,

شابک

9789641933663 دوره
9789641933601 جلد اول
9789641933663 جلد دوم

وزن

1170

جنس کاغذ

,

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بی‌تابی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...

نوروز پیروز

سال نو و نوروز را خدمت فرهیختگان گرامی شادباش عرض می‌کنیم.
به اطلاع می‌رسانیم، آخرین روز دریافت سفارش‌ها ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۲ خواهد بود و سفارش‌های ثبت شده

بعد از این تاریخ پس از کنترل موجودی از تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ارسال خواهند شد.
آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای همه داریم.
با سپاس.

کامک کتاب