آقای سانسور خداحافظ (روزنامه نگاری مردم سالار)
درباره نویسنده فیلیپ مرلان:
فیلیپ مرلان (Philippe Merlant) نویسنده کتاب آقای سانسور خداحافظ، نویسنده و روزنامهنگار فرانسوی است.
درباره کتاب آقای سانسور خداحافظ:
به نظر این روزنامهنگار، علةالعلل نقاط شعف اخلاقی روزنامهنگاری امروز این است که چون به افزایش هرچه بیشتر فروش مطبوعات اهتمام دارد، بر خوشآیند آنی و زودگذر مخاطبا تأکید میورزد، نه بر مصلحت آتی و پایدار آنان. عشق و نیکخواهی نسبت به انسانها و رویکرد اخلاقی به همنوعان مقتضی آن است که در مواقع و مواضعی که خوشآیندهای آنان با مصالحشان همسو و هماهنگ نیستند و در تعارضاند، مصالحشان را بر خوشآیندهاشان مقدم و مرجح بداریم و خوشآیندها را بهناچار فدای مصالح کنیم. عکس این کار جز به معنای فقدان عشق و نیکخواهی نسبت به آدمیان و وانهادن احکام و قواعد اخلاقی نیست.
با خواندن این کتاب، فیلیپ مرلان انسانی معلوم میشود انساندوست، نیکخواه، حقیقتجو، واقعبین، چشمدوخته به واقعیات، دارای وجدان اخلاقی زنده و بیدار، تجربهگر و کنجکاو، عدالتطلب، آزادیخواه، برابریجو، ضدنژادپرستی، ایدئولوژیستیز، ضدفرقهگرایی، ضدقدرتطلبی، ضدمحافظهکاری، عاشق تغییر و اصلاح دنیا، مخالف افراطگری، شورشگر، مخالف خشونتورزی، مخالف فریبکاری، اهل صداقت و خود ابرازگری واقعی و اصالت، در جستجوی خود و شناخت خود، علاقمند به ارتباط با مردم و شناخت آنان، شیفتۀ شنیدن سخن دیگران و همدلی با آنان، دستدار کار گروهی، علاقمند به مددکاری اجتماعی، ناقد خود، سر در پی رسالت شخصی خود، اهمیت فراواندهنده به عزت نفس خود، تلاشگری که از پا نمیایستد و تا آخر میرود، عاشق نوشتن اما نوشتن نوشتههایی که به کار مردم بیایند، پذیرندۀ فقط آن کارهایی که بر آنها اشراف و تسلط کامل دارد و بهخوبی از عهدۀ انجام دادنشان برمیآید و خودش را راضی میکنند، دوستدار آموزاندن و یاددادن، بهجد گیرندۀ شهود دل خود و ملول از تکرار. و در یک کلام انسانی بسیار جذاب، دلپذیر و دوستداشتنی.
قسمتی از کتاب آقای سانسور خداحافظ:
«ما کلاسهای تئوریک خیلی کم داریم و اندکی در مورد تاریخ، سیاست و اقتصاد داریم. من که دانشگاه علوم سیاسی را دو سال خواندم و وارد رشتۀ روزنامهنگاری شدم، از همۀ کلاسهای تئوریک معاف بودم به جز یک بعدازظهر که بعدها این مورد را حذف کردند. برای اینکه اختلاف بسیار زیادی بین دانشجویان گذاشته میشد، برای اینکه دانشجویانی که مستقیم وارد روزنامهنگاری شده بودند، باید تمام دروس علوم سیاسی، اقتصاد و تاریخ را میخواندند و به همین خاطر دانشگاه فکر میکرد بچههایی که از رشتههای دیگر از دانشگاه سیانسپو میآیند، احتیاجی به خواندن این دروس ندارند….. من معتقدم درسهای تئوری علوم سیاسی، اقتصاد و تاریخ بسیار مؤثر است و متأسفانه ما کم جامعهشناسی داشتیم و فلسفه هم نداشتیم. درسهایی که بسیار مؤثر هستند، تاریخ و علوم سیاسی است که آشنایی کامل را در مورد نحوۀ کار سازمانها و ادارهها میدهد و همچنین اقتصاد ….»
«من معتقدم که سبک نوشتاری باید ساده باشد. منظورم سبک است، ولی محتوا میتواند در ضمن اینکه ساده باشد، ولی عمیق باشد. عادی کردن مطلب درست نیست. من همچنان معتقدم که افراد میتوانند مطالب عمیق را بخوانند و بفهمند. روزنامهنگاری فرانسه به حالتی دچار شده است که من از آن خوشم نمیآید که کمی تحقیر مخاطب است. اینکه مدام در نظر بگیرید که مخاطب باید مطالب را بفهمد، اینگونه بنویسیم، مخاطب نمیفهمد، این همیشه مدنظر است که ساده کنید تا مخاطبان بفهمند. این یعنی مخاطب ما کمی مطالب جدی را متوجه نمیشود…..»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.