سبد خرید

آخر بازی‌ و در انتظار گودو

ناشر : ققنوسدسته: ,
موجودی: موجود در انبار

85,000 تومان

نمایشنامه‌های‌ بکت‌ در بستر قرن‌ بیستم‌ دوره‌ای‌ انتقالی‌ را مشخص‌ می‌کنند: دوره‌ای‌ انتقالی‌ از مدرنیسم‌ تا پسامدرنیسم‌. آثار او تصاویری‌ از فرسایش‌ ارائه‌ می‌دهند که‌ در آن‌ جهان‌ و افرادی‌ که‌ در آن‌ زندگی‌ می‌کنند به‌ آرامی‌، اما به‌ ناگزیر رو به‌ افول‌ می‌روند. «در انتظار گودو» و «آخر بازی‌» دو نمایشنامه‌ای‌ است‌ که‌ شهرت‌ و جهانی‌شدن‌ را برای‌ بکت‌ به‌ ارمغان‌ آورد، با این‌ همه‌ او اعتقاد داشت‌ که‌ این‌ موفقیت‌ بر سوتفاهمی‌ بنیادین‌ استوار است‌ و منتقدان‌ و مردم‌ به‌ طور یکسان‌ بر تفسیری‌ نمادین‌ و تمثیلی‌ از اثری‌ اصرار ورزیده‌اند که‌ همواره‌ برای‌ پرهیز از تعریف‌ تلاش‌ کرده‌ است‌. مایکل‌ وارتون‌، منتقد و استاد ادبیات‌ فرانسه‌ در دانشگاه‌ یونیورسیتی‌ کالج‌ (لندن‌) حق‌ را با بکت‌ می‌داند، با این‌ حال‌ یک‌یک‌ مخاطبان‌ را در مخالفت‌ با او محق‌ می‌شناسد و خود در بازخوانش‌ این‌ دو نمایشنامه‌ بر کنایه‌های‌ فلسفی‌ این‌ دو اثر تأکید می‌ورزد. ساموئل‌ بکت‌ در سال‌ ١٩٦٩ جایزه‌ نوبل‌ را از آن‌ خود کرد.

تعداد:
مقایسه



آخر بازی‌ و در انتظار گودو

درباره نویسنده ساموئل بکت:

ساموئل بکت (Samuel Beckett) نویسنده کتاب آخر بازی‌ و در انتظار گودو، با نام کامل ساموئل بارکْلی بِکت (Samuel Barclay Beckett) (زاده ۱۳ آوریل ۱۹۰۶ – درگذشته ۲۲ دسامبر ۱۹۸۹) نمایشنامه‌نویس، رمان‌نویس و شاعر اهل ایرلند بود. او در سال ۱۹۶۹ به دلیل «نوشته‌هایش – در قالب رمان و نمایش – که در فقر [معنوی] انسان امروزی، فرارَوی و عروج او را می‌جوید»، جایزه نوبل ادبیات را دریافت نمود.

آثار بکت بی‌پروا، به شکل بنیادی کمینه‌گرا و بنابر بعضی تفسیرها در رابطه با وضعیت انسان‌ها عمیقاً بدبینانه‌اند. این حس بدبینی اغلب با قریحهٔ طنزپردازی قوی و غالباً نیش‌دار وی تلطیف می‌گردد. چنین حسی از طنز، برای بعضی از خوانندگان آثار او، این نکته را دربردارد که سفری که انسان به عنوان زندگی آغاز کرده‌است با وجود دشواری‌ها، ارزش سعی و تلاش را دارد. آثار اخیر او، بُن‌مایه‌های موردنظرشان را به شکلی رمزگونه و کاهش‌یافته مطرح می‌کنند.

«بکت در خانواده‌ای مرفه و مذهبی (پروتستان) بزرگ شده و تا اتمام تحصیلات دانشگاهی و شروع کارش به عنوان استاد هنوز باور مذهبی داشته‌است. پس از ترک قطعی محیط آکادمیک و مهاجرتش به پاریس، گسست از مذهب را در آثارش منعکس می‌کند. با اجرای در انتظار گودو در سال ۱۹۵۳ تماشاگر با اعلان جنگی شوک‌آور علیه خدا و مذهب روبرو می‌شود.» بکت در آثار دیگرش هم با طنز تندی به اصول کاتولیسیسم برخورد می‌کند.

درباره کتاب آخر بازی‌ و در انتظار گودو:

در این کتاب متن دو نمایشنامه مشهور ساموئل بکت، یعنی «در انتظار گودو» و «آخر بازی» به همراه با نقد آنها منتشر شده است. استقبال فراگیر عامه و اعتبار دانشگاهی، بکت را به شهرتی جهانی رسانده است. آثار این ادیب و اندیشمند ایرلندی در دوره‌های عالی زبان و ادبیات انگلیسی تدریس می‌شود. در سالن‌های معتبر نیز نمایشنامه‌هایش تبسّمی تلخ بر لب تماشاچی می‌نشاند و در همان حال، ذهن او را به ژرف‌ترین اندیشه‌های فلسفی فرا می‌خواند. بکت آثار خود را به دو زبان انگلیسی و فرانسوی نوشت و در آن‌ها به دغدغه‌هایی پرداخت که جانش را انباشته بود. مقوله وجود و عدم امکان ارتباط، دغدغه اصلی اوست. آثارش نیز پر از کنایه‌ها و اشارات ادبی، فلسفی و خداشناختی است. ویژگی اخیر، بکت را از دیگر نویسندگان و نمایشنامه‌نویسان پوچ‌نما متمایز می‌سازد.

از دیگر ویژگی‌های آثار بکت آن است که او شخصیت‌های خود را در شرایطی کاملاً پایانی قرار می‌دهد و مخاطبان را به تماشای بازپسین لحظه‌های حضور فرا می‌خواند. ولادیمیر، استراگون، هام، نگ، نل، ویلی، و وینی همگی به تمام معنی در آخرین صحنه بازی خود حاضر شده‌اند. تمامی افعال و گفتار آن‌ها در مرزِ بود و نبود، در مرز شکننده هستی و نیستی فعلیت می‌یابد. این ویژگی باعث می‌شود تا مخاطب بکت، عصاره هستی آدمی و تجربه‌های حسی او را در واپسین لحظه وجود حس کند.

در بخشی از کتاب «آخر بازی،در انتظار گودو» می‌خوانیم: «بکت روزی گفته بود: «من مطلبی را می‌نویسم. استنباط دیگران از آن به من ربطی ندارد. من از نوشتن پیشگفتاری انتقادی بر آثار خود به تمامی عاجزم.» به علاوه، هر گاه کارگردانان و منتقدان، درباره گودو توضیحاتی می‌خواستند، وی هم از پاسخگویی به پرسش‌های آنان طفره می‌رفت و هم عدم اعتمادش را نسبت به هرگونه شرح و تاویلی بروز می‌داد. در اینجا ذکر دو نمونه از واکنش‌هایش کافی است. وی در پاسخ به این پرسش آلن اشنایدر که «گود کیست یا چیست؟»، گفت: «اگر می‌دانستم در خود نمایشنامه می‌گفتم».

قسمتی از کتاب آخر بازی‌ و در انتظار گودو:

بکت روزی گفته بود: «من مطلبی را می‌نویسم. استنباط دیگران از آن به من ربطی ندارد [ … ] من از نوشتن پیشگفتاری انتقادی بر آثار خود به تمامی عاجزم.» به علاوه، هر گاه کارگردانان و منتقدان، در باره گودو توضیحاتی می‌خواستند، وی هم از پاسخگویی به پرسش‌های آنان طفره می‌رفت و هم عدم اعتمادش را نسبت به هرگونه شرح و تاویلی بروز می‌داد. در این جا ذکر دو نمونه از واکنش‌هایش کافی است. وی در پاسخ به این پرسش آلن اشنایدر که: « گودو چیست یا کیست؟ » ، گفت: « اگر می‌دانستم، در خود نمایشنامه می‌گفتم.»

وقتی کالین داکورث عنوان کرد که شخصیت‌های این نمایشنامه در روایت جدیدی از برزخِ دانته زیست می‌کنند، وی به «برهان‌های» ارائه شده با انکاری بلندنظرانه پاسخ داد: «از نظر من این برهان‌ها بسی عجیب و غریبند، اما نظر شما هم محترم است.» همان طور که اکنون به وضوح اثبات شده است، در رمان‌ها و نمایشنامه‌های بکت کنایه‌هایی به دانته یافت می‌شود اما مواضع وی کماکان ثابت است؛ او در فرایند رمزگشایی اثر انتقادی نقشی را طلب نمی‌کرد و ترجیح می‌داد به این باور خود بچسبد که: «واژه اصلی در نمایشنامه‌های من، کلمه «شاید» است.»

با همه این‌ها، وی در مورد نمایشنامه آخر بازی نیز گفته است که «باید بدانید هام و کلاو، همان دیدی و گوگو در یک زمان بعدی‌اند، آنان در پایان عمر خود [ … ] در واقع، من و سوزان‌اند.» در این جا، به رابطه‌اش با سوزان دشوو ـ دامسنیل اشاره می‌کرد؛ که سرانجام هم در ۱۹۶۱ با وی ازدواج کرد.

این نکته در عین حال به این واقعیت هم اشاره می‌کرد که آن دو در دهه ۱۹۵۰ پی بردند که با هم بودنشان دشوار، و ترک یکدیگر گفتنشان هم ناممکن است. این اظهارنظر، واکنش دوپهلوی بکت را به موضع خودش، در مقام نمایشنامه نویس، آشکار می‌کند؛ وی در بدو امر به کارگردانان، بازیگران و منتقدان آزادی مطلق می‌دهد، اما بعد از آن مایل است تفسیر و تعبیر آنان را تصحیح کند. هر چند که بکت فقط یک بار به مصاحبه رسمی تن داد، لیکن بسیاری از نامه‌ها و اظهارنظرهایش به دوستان و همکاران نشان می‌دهد که مایل است اجراهای نمایشی، و در نتیجه درک دیگران از نمایشنامه‌هایش را مهار کند.

دوست نزدیکش ژان مارتین، یعنی کسی که در نخستین اجرای گودو در تئاتر بابیلون پاریس به سال ۱۹۵۳ نقش لاکی را بازی کرد، در باره تمرین‌های نمایش گفت: «بکت از بازیگرانش بازی نمی‌خواهد؛ می‌خواهد آنان هرچه را که او می‌گوید، انجام دهند. وقتی برای بازی کردن تلاش می‌کنند، بکت عصبانی می‌شود.» جالب‌ترین نکته آن است که وی به هنگام کارگردانی یا درگیری تنگاتنگ برای اجرای نمایشنامه‌هایش بر جنبه‌های متفاوتی تاکید می‌ورزید. مثلاً، در اجرای نمایشنامه گودو در تئاتر شیللر برلین، بر جنبه تاریک و عقیم نمایش تاکید کرد، در حالی که در اجرای این اثر در آکادمی موسیقی بروکلین در سال ۱۹۷۸ و به کارگردانی والتر. ا. آسموس، تاثیر متقابل کمدی بیش‌تری با تماشاچیان صورت می‌گرفت. آسموس در باره این متن و اجرای آن به تفصیل با بکت گفتگو کرده بود.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

,

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

13

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

216

زبان

موضوع

شابک

9789643113711

وزن

210

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Waiting for Godot-1952
Endgame-1957

جوایز

برنده نوبل ادبیات 1969

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آخر بازی‌ و در انتظار گودو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...

نوروز پیروز

سال نو و نوروز را خدمت فرهیختگان گرامی شادباش عرض می‌کنیم.
به اطلاع می‌رسانیم، آخرین روز دریافت سفارش‌ها ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۲ خواهد بود و سفارش‌های ثبت شده

بعد از این تاریخ پس از کنترل موجودی از تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ارسال خواهند شد.
آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای همه داریم.
با سپاس.

کامک کتاب