آتلانتیا

آتلانتیا

درباره نویسنده الی کاندی:

الی کاندی (Ally Condie) نویسنده کتاب آتلانتیا، نویسنده‌ی آمریکایی داستان‌های نوجوان است. کاندی در یوتا به دنیا آمد و پس از گذراندن تحصیلات اولیه برای تحصیل در رشته‌ی تدریس زبان انگلیسی به دانشگاه بریگام رفت. او پس از فارغ التحصیلی، در دبیرستان‌هایی در یوتا و نیویورک، انگلیسی درس می‌داد. کاندی در سال 2017 در رشته‌ی هنرهای زیبا از کالج ورمونت فارغ التحصیل شد. آلیسون کاندی اکنون به همراه همسر و چهار فرزندش در سالت لیک واقع در ایالت یوتا زندگی می‌کند.

درباره کتاب آتلانتیا:

آتلانتیا کتاب دیگری از نویسنده ی پرفروش نیویورک تایمز و نویسنده‌ی بین المللی سه گانه‌ی جفت شده، الی کندی، که در این کتاب یک دنیای اسرارآمیز کاملا جدید می‌آفریند!

صدای نفس کشیدن آتلانتیا را می شنوید؟
ریو از زمانی که به یاد می‌آورد، رویای شن و آسمان در بالا را در سر می‌پروراند – زندگی فراتر از شهر زیر آب خود آتلانتیا. اما در یک لحظه، زمانی که خواهر دوقلویش، بی، تصمیمی غیرمنتظره می‌گیرد تمام برنامه‌های او برای آینده خنثی می‌شود. او تنها، از آخرین فردی که خود واقعی ریو را می‌شناخت – و صدای آژیر قدرتمندی که مدت‌ها پنهان کرده بود – جدا شده، و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.

ریو با هدایت یک مربی خطرناک و عجیب، طرحی را تدوین می کند که منجر به پرسش هایی در مورد مرگ مادرش، سرنوشت خودش و سیستم پیچیده‌ای می‌شود که برای اداره شکاف بین خشکی و دریا ساخته شده است. این پرسش‌ها روز به روز بیشتر می‌شوند. زندگی او و شهرش به ریو بستگی دارد تا به صدای گذشته گوش دهد و حقایقی را که مدت‌ها پنهان کرده بود بگوید.

قسمتی از کتاب آتلانتیا:

هلی می‌گوید: «شاید بهتر باشه استراحت کنی، از اون روز هر روز خسته و خسته‌تر به نظر می‌رسی.» هلی حرفش را قطع می‌کند، انگار که منتظر اجازه است تا اسم بی را بیاورد. نمی‌توانم خودم را وادار کنم که این اجازه را به او بدهم،‌ پس بی‌فایده و بی‌احساس، بی‌حرکت می‌ایستم.

می‌گویم: «اگه کار کنم برام بهتره، وقتی کار می‌کنیم حواسمون پرت میشه.» این شعار طوطی‌وار راهب‌های معبد است. «بی هم اگه بود می‌خواست که کنم.»

حالا این منم که اسم خواهرم را آورده‌ام و زنگ آن در گوشم می‌پیچد و سنگینی می‌کند. یاد او مانند سنگینی آب روی شهر روی ما سنگینی می‌کند. او همه جا هست.