سبد خرید

پدیدارشناسی روح

ناشر : نیدسته: ,
موجودی: 2 موجود در انبار

580,000 تومان

پدیدارشناسیِ روح دانشِ پدیدارشونده را عرضه می‌کند و می‌بایست جایگزینِ تبیین‌های روان‌شناسانه یا همچنین مباحث انتزاعی‌تر درباره‌ی بنیان‌گذاریِ دانش شود. این اثر تمهید برای علم را از نظرگاهی موردِ ملاحظه قرار می‌دهد که به‌وسیله‌ی آنْ این تمهیدْ نوعی فلسفه‌ی تازه، جالبِ توجه و نخستین علمِ فلسفه است. این اثر قالب‌های مختلفِ روح را در مقام منزلگاه‌های یک راه دربرمی‌گیرد، راهی که از طریقِ آنْ این روح به دانشِ محض یا روحِ مطلق بدل می‌شود. از این رو، در بخش‌بندی‌های اصلیِ این علم، بخش‌هایی که دوباره به چندین بخش تقسیم می‌شوند، آگاهی، خودآگاهی، عقلِ مشاهده‌گر و کنش‌گر، خودِ روح، به‌منزله‌ی روحِ اخلاقی عرفی، فرهیخته و اخلاقی، و نهایتاً به‌منزله‌ی روحِ دینی در صورِ مختلف‌اش، موردِ ملاحظه قرار می‌گیرند. غنای نمودهای روح، غنایی که در نظرِ اول آشوبناک به نظر می‌رسد، در این اثر به قالبِ نظمی علمی درمی‌آید که این نمودها را بر حسبِ ضرورت‌شان نمایش می‌دهد. امورِ ناکامل خود را در این نظمِ علمی منحل می‌کنند و به امورِ والاتری برمی‌گذرند که حقیقتِ قریب‌شان‌اند. آن‌ها حقیقتِ فرجامین‌شان را ابتدا در دین و سپس در علم، به‌مثابه‌ی نتیجه‌ی کلِ این فرایند، می‌یابند.

2 عدد در انبار

تعداد:
مقایسه



برچسب: , ,

پدیدارشناسی روح

درباره نویسنده گئورگ ویلهلم فریدریش هگل:

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل نویسنده کتاب پدیدارشناسی روح، فیلسوف بزرگ آلمانی و یکی از پدیدآورندگان ایده‌آلیسم آلمانی بود. هگل ملزومات ایده‌آلیسم مطلق را ایجاد کرد. تاریخ‌گرایی و ایده‌آلیسم او انقلاب عظیمی در فلسفهٔ اروپا به وجود آورد.

هگل در ۲۷ اوت ۱۷۷۰ میلادی در اشتوتگارت، در خانواده‌ای مؤمن به تعلیمات مسیحی شاخهٔ لوتری به دنیا آمد. از کودکی در زمینه‌های گوناگونی مانند ادبیات، فلسفه و موضوعات مختلف دیگر، به مطالعه می‌پرداخت و در این کار از حمایت و تشویق مادرش (که سهم فراوانی در پرورش فکری وی در کودکی داشت)برخوردار بود. پدر او از کارمندان دولت بود.

هگل یکی از شش فرزندی بود که پدر و مادرش به دنیا آوردند اما فقط یک خواهر و یک برادرش تا بزرگسالی زنده ماندند. خانوادهٔ او ارزش زیادی برای آموزش و فرهنگ قائل بودند. هگل در سه سالگی به مدرسه‌ای رفت که به آن مدرسهٔ آلمانی می‌گفتند و در ۵ سالگی وارد مدرسهٔ لاتین شد. او پیشتر از مادرش لاتین آموخته بود و به همین خاطر صرف ابتدایی کلمات لاتین را می‌دانست. در واقع شیفتگی هگل برای آموختن در طول عمرش، با آموزه‌های مادرش در خانه آغاز شده بود. در سال ۱۷۸۴ هگل برای ادامهٔ تحصیل به دبیرستان ایلوستره رفت و در آنجا کمی با مفاهیم عصر روشنگری آشنا شد.

هگل شیفتهٔ آثار اسپینوزا، کانت، روسو و گوته بود. از سال ۱۷۸۸ او تحصیلات دینی خود را در مدرسهٔ دینی پروتستان توبینگر در شهر توبینگن ادامه داد؛ جایی که با فیلسوف آینده فردریش شلینگ و شاعر بزرگ آلمان فریدریش هولدرلین همکلاس و دوست شد. این سه تن به انقلاب فرانسه، به عنوان بزرگترین واقعهٔ عصرشان، توجه ویژه‌ای داشتند، روزنامه‌های فرانسوی را پی‌گیری می‌کردند و باشگاهی برای بحث و مطالعه پیرامون ادبیات انقلابی به راه انداختند.

پس از فراغت از تحصیل در توبینگن در سال ۱۷۹۳، هگل شغلی به عنوان معلم سرخانه در شهر برن پیدا کرد. او در مدت اقامت در برن مطالعاتش را ادامه داد و آثار زیادی نوشت. مهم‌ترین نوشتهٔ او در این مدت زندگی مسیح بود. همچنین مجموعه‌ای از دست‌نوشته‌های او با عنوان استقرار شریعت در مذهب مسیح در همین دوران نوشته شد که هیچ‌کدام از آن‌ها چاپ نشد.

در سال ۱۷۹۷ او در پاسخ به پیشنهاد کاری هولدرلین به فرانکفورت نقل مکان کرد. در مدت اقامت هگل در فرانکفورت، شلینگ که با حضور در فضای روشنفکری ینا و تأثیرپذیری از فیخته، رشد کرده بود و به عنوان استاد در دانشگاه ینا مشغول تدریس بود، از هگل دعوت کرد که در کنار او در دانشگاه مشغول به کار شود. به این ترتیب در سال ۱۸۰۱، هگل در ۳۱ سالگی مشغول تدریس فلسفه در دانشگاه شد. اواخر همان سال هگل اولین کتاب فلسفی خود را با نام تفاوت دستگاه‌های شلینگ و فیخته در فلسفه منتشر کرد. هگل و شلینگ همچنین تا سال ۱۸۰۳ مجله‌ای را به نام نشریهٔ انتقادی فلسفه منتشر کردند.

هگل در سال ۱۸۰۵ در دانشگاه ینا به مقام استادی ارتقاء یافت و ۲ سال بعد، درست در زمانی که سپاه ناپلئون ینا را اشغال می‌کرد، اثر ارزشمندش را با نام پدیدارشناسی روح منتشر کرد. پس از پیروزی فرانسه بر پروس و تعطیلی دانشگاه‌ها او به دنبال شغل به شهر بمبرگ رفت و در آن‌جا به عنوان ویراستار روزنامه مشغول به کار شد. در همین سال فرزند غیرقانونی او، لودویگ فیشر به دنیا آمد. پس از آن، در سال ۱۸۰۸، هگل به نورنبرگ رفت و تا سال ۱۸۱۶ در دبیرستانی به تدریس پرداخت. در این مدت او ازدواج کرد، صاحب دو فرزند به نام‌های کارل فریدریش ویلهلم و ایمانوئل توماس کریستین شد و دومین اثر بزرگ خود را با نام علم منطق منتشر کرد.

در سال ۱۸۱۶، کرسی استادی فلسفه در دانشگاه هایدلبرگ به هگل پیشنهاد شد. او به هایدلبرگ رفت و تا سال ۱۸۱۸ که در دانشگاه برلین مشغول به تدریس شد، در همان‌جا ماند. او در مدت اقامت در هایدلبرگ کتاب دائرةالمعارف علوم فلسفی را منتشر کرد. در برلین او بر همان کرسی‌ای نشست که از سال ۱۸۱۴ -سال مرگ فیخته- خالی مانده بود و تا پایان عمر همان‌جا ماند. هگل در مدت استادی در برلین، سخنرانی‌های زیادی در حوزه‌های فلسفه، تاریخ، هنر، دین و فلسفهٔ تاریخ داشت؛ به‌طوری‌که شهرت او و شناخته شدن فلسفهٔ هگل به عنوان یک مکتب فلسفی به همین دوران بازمی‌گردد. در سال ۱۸۲۱ او اثر ارزشمند دیگرش را به نام عناصر فلسفهٔ حق منتشر کرد.

هگل در سال ۱۸۳۰ رئیس دانشگاه برلین شد و بالاخره در ۱۴ نوامبر ۱۸۳۱ بر اثر وبا فوت کرد. دست‌نوشته‌های زیادی بعد از مرگ از او به‌جای مانده بود که به مرور تنظیم شد و به صورت کتاب‌های مختلف انتشار یافت.

درباره کتاب پدیدارشناسی روح:

پدیدارشناسی روح یا پدیدارشناسی جان یا پدیدارشناسی ذهن یکی از مهم‌ترین آثار فلسفی هگل است.

ارزش این کتاب در آن است که اولاً می‌توان آن را اولین کتاب هگلی هگل نامید که در آن وی به تمامی از چهارچوب اندیشه‌های پیشینیانش، به ویژه کانت و شلینگ، رهایی یافته و خود را به عنوان فیلسوفی صاحب سبک نشان می‌دهد. ثانیاً پدیدارشناسی روح واجد چنان نظام فلسفی عمیقی است که حتی اگر هگل، غیر از آن، هیچ کتاب دیگری نمی‌نوشت، این کتاب به تنهایی این قابلیت را داشت که هگل را به فیلسوفی بزرگ بدل سازد.

«پدیدارشناسیِ روح دانشِ پدیدارشونده را عرضه می‌کند و می‌بایست جایگزینِ تبیین‌های روان‌شناسانه یا همچنین مباحث انتزاعی‌تر درباره‌ی بنیان‌گذاریِ دانش شود. این اثر تمهید برای علم را از نظرگاهی موردِ ملاحظه قرار می‌دهد که به‌وسیله‌ی آنْ این تمهیدْ نوعی فلسفه‌ی تازه، جالبِ توجه و نخستین علمِ فلسفه است. این اثر قالب‌های مختلفِ روح را در مقام منزلگاه‌های یک راه دربرمی‌گیرد، راهی که از طریقِ آنْ این روح به دانشِ محض یا روحِ مطلق بدل می‌شود.

از این رو، در بخش‌بندی‌های اصلیِ این علم، بخش‌هایی که دوباره به چندین بخش تقسیم می‌شوند، آگاهی، خودآگاهی، عقلِ مشاهده‌گر و کنش‌گر، خودِ روح، به‌منزله‌ی روحِ اخلاقی عرفی، فرهیخته و اخلاقی، و نهایتاً به‌منزله‌ی روحِ دینی در صورِ مختلف‌اش، موردِ ملاحظه قرار می‌گیرند. غنای نمودهای روح، غنایی که در نظرِ اول آشوبناک به نظر می‌رسد، در این اثر به قالبِ نظمی علمی درمی‌آید که این نمودها را بر حسبِ ضرورت‌شان نمایش می‌دهد. امورِ ناکامل خود را در این نظمِ علمی منحل می‌کنند و به امورِ والاتری برمی‌گذرند که حقیقتِ قریب‌شان‌اند. آن‌ها حقیقتِ فرجامین‌شان را ابتدا در دین و سپس در علم، به‌مثابه‌ی نتیجه‌ی کلِ این فرایند، می‌یابند».

قسمتی از کتاب پدیدارشناسی روح:

این تصوري طبیعی است که در فلسفه پیش از آن که به خود « موضوع»، یعنی به شناختن بالفعل آنچه در حقیقت هست، پرداخته شود، ضروری است که پیش‌تر بر سر ماهیت شناختن توافق حاصل شود، شناختني که آیا کارافزاری تلقی می‌شود که با آن امر مطلق را فراچنگ می‌آورند یا وسیله‌ای که از خلال آن این امر مطلق) را می‌نگرند. این دغدغه موجه به نظر می‌رسد، تا حدي [به این دلیل که انواع مختلفي از شناخت وجود دارند و ممکن است یکی از میان آنها برای دست یافتن به این غایت قصوى مناسب تر از دیگری باشد، او به این ترتیب ممکن است انتخاب نادرست [نیز] در میان آنها وجود داشته باشد]، – او تا حدی نیز به این دلیل که چون شناختن قوه‌اي از نوع و گستره‌اي معین است، پس بدون تعیین دقیق‌تر ماهیت آن و مرزهای‌اش، به جای آسمان حقیقت ابرهای خطا به دست می‌آید.

این دغدغه حتی باید به راستی به این عقیده تبدیل شود که کل این ماجرا مفهوما مهم است که شروع کنیم به این که آنچه را در خود است از طریق شناختن در اختیار آگاهی بگذاریم، و نیز باید به راستی به این عقیده تبدیل شود که میان شناختن و امر مطلق مرزي قرار دارد که آنها را مطلقا از یکدیگر جدا می‌سازد. زیرا اگر شناختن کارافزار فراچنگ آوردن ذات مطلق باشد، پس بی‌درنگ چنین به ذهن متبادر می‌شود که کاربست یک کارافزار بر فلان چیز، این چیز را بدان گونه که برای خود هست باقی نمی‌گذارد، بلکه دست به کار صورت بخشی به آن و تغییر دادن آن می‌شود.

یا اگر شناخت کارافزار فعالیت ما نباشد، بلکه در اصل واسطه‌اي منفعل باشد که از خلال آن پرتو حقیقت به ما می‌رسد، آنگاه به این ترتیب نیز آن [حقیقت] را نه بدان گونه که در خود هست بلکه بدان گونه که از طریق این واسطه و در این واسطه هست در می‌یابیم. در هر دو حال، ما وسيله‌اي را به کار می‌بریم که بی‌واسطه ضير غایت خویش را پدید می‌آورد؛ یا، در عوض، کاري مهمل است که ما اساسا نوعي وسیله را در فرایند شناخت به کار ببندیم.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

,

نوع جلد

شمیز

قطع

وزیری

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

685

زبان

موضوع

شابک

9786220603344

وزن

208

جنس کاغذ

,

عنوان اصلی

The Phenomenology of Spirit
1807

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پدیدارشناسی روح”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...