خواهرم، قاتل زنجیرهای
اوینکان بریثویت، نویسندهٔ جوان بریتانیایی، اویینکان بریت‌ویت در سال 1988، در لاگوس به دنیا آمد و کودکی‌اش را در نیجریه و انگلستان گذراند. او فارغ‌التحصیل نویسندگی خلاق و حقوق از دانشگاه‌های کینگستون و ساری است. نخستین مجموعه داستانش “راننده” در سال 2010 منتشر شد. نخستین رمانش “خواهرم، قاتل زنجیرهای” پس از انتشار با موفقیت‌های زیادی روبه‌رو شد. در اولین کتابش فضایی متفاوت را تجربه می‌کند. خواهر من، قاتل زنجیره‌ی رمانی رازآلود و معمایی است که در فضایی تاریک با چاشنی طنز و هیجان به وقوع می‌پیوندد و از سایر رمان‌های هم‌ژانرش متمایز است. همین تمایز است که حسابی به مذاق خوانندگان و منتقدان خوش آمده است. بریثویت برای این رمان نه‌تنها جایزهٔ بهترین کتاب معمایی لس‌آنجلس تایمز را از آن خود کرده، بلکه از یک طرف نامزد جایزهٔ بوکر و بهترین رمان ادبیات داستانی زنان شده و از طرف دیگر نامزد جایزهٔ بهترین رمان دلهره‌آور/ معمایی و همچنین بهترین کتاب اول از دیدگاه خوانندگان گودریدز.
نیویورک تایمز: پرمغز، تندوتیز و همراه با طنز تلخی که درنهایت کام شما را شیرین می‌کند… خواندن این کتاب را از یاد نخواهید برد.
این کتاب بیش از هر چیز بر پایه روابط دو خواهر با خلق و خویی کاملا متضاد در خانواده‌ای پر از پیچیدگی و تناقض و دور از روابط عاطفی استوار است و نویسنده در نگاهی دیگر به نقش زیبایی ظاهری، مفهوم و پیامدهای آن در زندگی روزمره می‌پردازد.
مترجم کتاب معتقد است، نویسنده با خلق شخصیت‌هایی جان‌دار، جذاب و امروزی در جامعه سنتی و هم‌چنان محافظه‌کار نیجریه، آگاهانه کلیشه‌ها را زیر پا می‌گذارد و کمدی سیاه تکان دهنده‌ای خلق می‌کند.
قسمتی از کتاب خواهرم، قاتل زنجیرهای:
خواهرم، قاتل زنجیرهای” می‌خوانیم: “بنا به داستانی خانوادگی، بار اول که چشمم به آیولا افتاد فکر کردم عروسک است. او در آغوش مامان جلوم بود و من روی پنجه پایم ایستادم و دست مامان را پایین کشیدم تا او را بهتر ببینم. آیولا خیلی ریزه‌میزه بود، در دست‌های ننومانند مامان جای خیلی کمی می‌گرفت. چشم‌های بسته‌اش نصف صورتش را پر می‌کرد. بینی کوچک و خوش‌فرمی داشت و لب‌هایی که انگار تا ابد به شکل غنچه بودند. روی موهایش دست کشیدم، نرم و مجعد بود.
این مال من است؟
مامام خندید، تنش تکان خورد و آیولا را از خواب بیدار کرد. آیولا غان و غون کرد. من حیرت‌زده عقب عقب رفتم و روی باسن افتادم.
مامانی، حرف زد! عروسک حرف زد!
ترجمه‌های دیگر این کتاب:
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.