سبد خرید

جادوگر و گوی شیشه‌ای (برج تاریک 4)

ناشر : افرازدسته: , ,
موجودی: موجود در انبار

550,000 تومان

جادوگر و گوی شیشه‌ای چهارمین کتاب از مجموعه برج تاریک است که استیون کینگ آن را در سال ۱۹۹۷ منتشر کرد. داستان کتاب از جایی آغاز می‌شود که سرزمین متروک به پایان رسیده بود …

ساليانِ سال، سکوت کرده بودند و در طبقات زيرينِ دژ سخت کار مي‌کردند. اما حالا مي‌خواستند که صدايشان شنيده شود… تال و ميلا هم ديگر در سفرشان براي يافتن حقيقت دنياهايشان تنها نيستند. دارودسته‌اي از فرودست‌هاي شورشي به رهبريِ پسري به نام کلاغ به آن دو پيوسته بودند. آن‌ها رازهاي بسياري درباره‌ي دژ مي‌دانند ــ و در شُرُفِ برملا کردن بزرگ‌ترين راز هستند.

تاريکي عميق‌تر مي‌شود. سايه‌ها قدرتمندتر مي‌شوند. و تال و ميلا باز هم در معرضِ خطر قرار مي‌گيرند؛ اما اين بار خطري بزرگ‌تر از هر آن‌چه تا الان با آن روبه‌رو شده بودند.

تعداد:
مقایسه



جادوگر و گوی شیشه‌ای (برج تاریک 4)

درباره نویسنده استیون کینگ:

استیون ادوین کینگ، معروف به استیون کینگ (زادهٔ ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۷ پورتلند) نویسندهٔ آمریکایی خالق بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در گونه‌های وحشت و خیال‌پردازی است. کینگ در سال ۱۹۷۰ از دانشگاه شهر مین (مکان تولدش) فارغ التحصیل شد و از آن زمان به بعد شروع به نوشتن داستان نمود. ۴ سال بعد کینگ موفق به انتشار اولین رمان خود با نام کری شد. او در این مدت علاوه بر نویسندگی به شغل‌هایی مانند تدریس و نجاری و … هم مشغول بود. و از این راه امرار معاش می‌کرد.

با انتشار کتاب کری و استقبال خوانندگان از سبک نوشتاری کتاب. این نویسنده به سرعت به شهرت رسید. و محبوبیت داستان باعث شد تا دو سال بعد از انتشار فیلمی بر اساس داستان آن توسط برین دی پالما ساخته و روانه‌ی بازار شود. می‌توان این گونه بیان کرد که وی کار نویسندگی‌اش را با نوشتن داستان‌ها و رمان‌های کوتاه آغاز نمود. و بعد از کسب شهرت، بیشتر برای روزنامه‌ها و مجله‌ها، داستان‌هایی را تألیف کرد. که مشهورترین آن‌ها، سری قلعه‌ی تاریک است. و پس از آن در سه دهه‌ی ۱۹۹۰، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ بیشتر مشغول به نوشتن کتاب بوده است.

درباره کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای:

پابلیشرز ویکلی: «به‌شدت تنش‌آمیز… و غرش‌آلود.»

داستان رمان جادوگر و گوی شیشه‌ای از جایی شروع می‌شود که در جلد قبل مجموعه به پایان رسید. پس از اینکه جیک، ادی، سوزانا و رولاند چندین ساعت بی‌ثمر را صرف معما بازی با بلین مونو می‌کنند، ادی با گفتن جوک‌های کودکانه کامپیوتر دیوانه را شکست می‌دهد. بلین نمی‌تواند معماهای «غیرمنطقی» ادی را مدیریت کند. چهار تفنگدار در ایستگاه راه آهن توپکا پیاده می شوند، ایستگاهی که در کمال تعجب آنها در توپکا، کانزاس، دهه 1980 واقع شده است. آنجا شهری متروک است، زیرا این نسخه از جهان به دلیل آنفولانزا خالی از سکنه شده است.

در جادوگر و گوی شیشه‌ای، استیون کینگ در شورمندترین حالت خود خوانندگان را در موج شور و شوق جذب می‌کند. کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای پرفروش‌ترین کتاب ملی درباره‌ی یک تلاش حماسی برای نجات جهان است.

قسمتی از کتاب جادوگر و گوی شیشه‌ای:

ریا گفت «بقیه رفتن، و گوی شیشه‌‌ای رو از چنگ من درآوردن؛ اما اون دختر! برش می‌‌گردونن به خونه‌ی شهردار، و شاید بتونیم اونو ببینیم. آره، می‌‌تونیم.»
کوردلیا با لحنی سرد گفت «تو هیچی رو نمی‌‌بینی، داری می‌‌میری.»
ریا خس‌‌خس‌کنان خندید و آب دهان‌اش تراوش کرد. «می‌‌میرم؟ نه! فقط نیروم تموم شده، و باید دوباره شارژ بشم و تجدیدقوا کنم. حالا گوش کن، کوردلیا دختر هیرام و خواهر پاتریک!
عجوزه دست استخوانی‌‌اش که به‌طرز عجیبی قوی بود، دور گردن کوردلیا انداخت و او را جلو کشید. هم‌زمان دست دیگرش را هم بالا برد و مدال نقره را در مقابل چشمان گرد او حرکت داد. او زیر لب زمزمه می‌‌کرد و بعد از مدتی فهمید و سر تکان داد.
کوردلیا بلند شد و به‌طرف آشپزخانه رفت. روی کابینت کنار سینک یک جعبه‌‌ی سیاه بود که دو چاقوی تیز درون آن بودند. یکی از آن‌ها را برداشت و برگشت. چشمان‌اش مات بودند، درست مثل چشمان آن شب سوزان که زیر نور ماه بوسه با ریا کنارِ در کلبه‌‌اش ایستاده بودند.
ریا پرسید «تلافی‌ش رو سرش درمیاری؟ واسه بلایی که سرت آورد.»
کوردلیا زیر لب زمزمه کرد «دختره‌‌ی خوشگل فیس‌وافاده‌‌ای.» دستی که چاقو نداشت را بلند کرد و روی دوده‌‌های صورت‌اش کشید. «آره، تلافی‌‌ش رو سرش درمیارم.»
«تا دم مرگ؟»
«آره، یا اون بمیره یا خودم.»
«مطمئن باش اون می‌‌میره. نترس. حالا منو روبه‌‌راه کن، کوردلیا. کاری که احتیاج دارم رو برام بکن!»
کوردلیا دکمه‌‌های جلوی پیراهن‌اش را باز کرد، و به شکم‌اش رسید. آن‌جا یک کمربند سفید بسته بود و همان‌جا بود که چاقو را استفاده کرد. کمربند و گوشت زیرش را شکاف داد. خون قرمز ناگهان بیرون زد؛ مانند شکوفه‌‌ی رز.
ریا گفت «آره، شکوفه‌ی‌ ‌رز. همیشه خواب اونا رو می‌‌بینم. شکوفه‌‌های رز. بیا نزدیک‌تر!» دست‌اش را پشت کمر کوردلیا گذاشت و او را به جلو هل داد. سرش را خم کرد و شروع به نوشیدن خون کرد. کوردلیا همچنان با چشمان مات نگاه‌اش می‌‌کرد.
اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

833

زبان

موضوع

,

شابک

9786003266124

وزن

900

جنس کاغذ

,

عنوان اصلی

The Dark Tower IV: Wizard and Glass
1997

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “جادوگر و گوی شیشه‌ای (برج تاریک 4)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...

نوروز پیروز

سال نو و نوروز را خدمت فرهیختگان گرامی شادباش عرض می‌کنیم.
به اطلاع می‌رسانیم، آخرین روز دریافت سفارش‌ها ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۲ خواهد بود و سفارش‌های ثبت شده

بعد از این تاریخ پس از کنترل موجودی از تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ ارسال خواهند شد.
آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای همه داریم.
با سپاس.

کامک کتاب