تصویر یک زن
هنری جیمز (زاده ۱۵ آوریل ۱۸۴۳ – درگذشته ۲۸ فوریه ۱۹۱۶) نویسندهای آمریکایی – بریتانیایی بود. وی خالق آثاری همچون دیزی میلر، سفرای کبار و پرتره یک بانو است. وی یکی از چهرههای مهم ادبیات واقعگرایانه در قرن نوزدهم میلادی بهشمار میرود.
رمانهای جیمز شکلی بدیع و کاملاً هُنری دارد. داستانهایش از ظرافت و استادی و هوشمندی و زیبایی و تنوع فراوان برخوردار است که ستایندگان و پیروان بسیار به دست آورد. جیمز را باید نویسندهای برتر از آمیختگی خصوصیتهای روحی و معنوی انگلیسی-آمریکایی دانست. وی در حال برگزیدن سرزمینی که از مثلث آمریکا-پاریس-انگلستان تشکیل میشد، تمدنی مختلط فراهم آورد و هر سه تمدن را در رمانهایش مورد تحلیل قرار داد. جیمز با تلاشهای ماندگار خود در تاریخ رماننویسی جهان مقامی برجسته یافت. آثار جیمز بازتاب تضاد و کشاکش زندگی آدمهایی که است که میان میل به تغییر در اثر مدرنیسم و حفظ سنتها و ارزشهای اشرافی خویش در نوسانند.
لئو برسانی: دست و پا زدن برای بیرون کشیدن هنر از دل شر. در «تصویر یک زن» رمان از اتهام به خودنمایی و تزویر تبرئه می شود. ایزابل آرچر هر تصمیمی که برای زندگی اش بگیرد، عیناً همان رفتاری است که هنری جیمز در تعهد خود به داستان نویسی نشان می دهد.
تزوتان تودورف: هنری جیمز ۱۸۴۳ در نیویورک به دنیا آمد. از ۱۸۷۵ در اروپا – اول در پاریس و بعد در لندن – سر کرد. بعد از چند سفر کوتاه به آمریکا – تابعه ی انگلیس شد و ۱۹۱۶ در چلسی مُرد. در زندگی اش هیچ اتفاق قابل توجهی پیش نیامد و به کتاب نوشتن روزگارش گذشت. بیست جلد رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و مقاله. یعنی این که، زندگی اش (مثل هر آدم دیگری) تماماً بی معناست و به همین دلیل آثارش، که مظهر غیابی ذاتی اند، خود را با قدرت بیشتری تحمیل می کنند. در خوار شدن، بی آبرویی، شیون کردن و اعدام شدن شکستی نیست، شکست آن است که هیچ نباشیم.
شخصیت اصلی داستان چنان که از اسم آن برمیآید یک زن است؛ زنی جوان به اسم ایزابل آرچر. ایزابل دخترآمریکاییِ معصوم و جذابی است که بنا به پیشنهاد خالهی خود خانم تاچت، و تحت حمایت او، از آمریکا به انگلستان میآید. جیمز داستان را در انگلستان و در محوطهی چمن وسیع خانهی خالهی ایزابل شروع میکند. حاضرین در صحنه سه نفرند که هرسه نقشی تعیین کننده در زندگی ایزابل ایفا خواهند کرد؛ شوهر خالهی ایزابل آقای تاچت، پسر خاله بیمار و دوست داشتنی او رالف، و دوست خانوادگی تاچتها، لرد واربرتنِ سی و پنج سالهی جذاب، مجرد و بسیار ثروتمند. جیمز با مهارتی مثال زدنی در فصل اول صحنه را برای حضور ایزابل آماده میکند تا او در فصل دوم به شکلی بسیار حساب شده و تاثیر گذار پا به داستان بگذارد. جیمز در فصل سوم و چهارم زمان را به عقب میبرد. در فصل سوم از ملاقات خانم تاچت و ایزابل در آمریکا میگوید؛ از فوت پدر ایزابل که به تازگی اتفاق افتاده، و از این که ارثیهی ناچیزی به ایزابل رسیده است که خود از میزان آن بیاطلاع است، و در فصل چهارم در طرحی سریع خانوادهی ایزابل که شامل دو خواهر بزرگتر از اوست را معرفی میکند. ملاقات خاله و خواهرزاده در کتابخانه خانهی اجدادی ایزابل انجام میشود؛ جایی که از دوران کودکی همواره مکان مورد علاقهی ایزابل در آن خانه بوده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.