تاریخ سوئد

علی‌رغم اقتدار مرد خانواده، همسر وی نیز در محیط خانه نفوذ و مسئولیت خاص خود را داشت. شواهد بسیاری از این دوره وجود دارند که نشان می‌دهند، حس وفاداری واقعی بین مردان و زنان وجود داشته است. بنا بر روایتی کهن، یک بار دهقانی محترم، در منزل خود به دست چند مهاجم کشته شد. دشمنان به همسرش پیشنهاد فرار دادند، اما او پاسخ داد: «وقتی در جوانی به شوهرم پیوستم، قول دادم که سرنوشتمان یکی باشد». بنابراین او در مرگ دردناک شوهرش سهیم گشت.

در مرکز اتاق، یک آتشدان باز از سنگ‌های مسطح، شعله‌ور است. دود آتش به هنگام بالا رفتن، شکافی را در سقف پیدا می‌کند، و از آن خارج می‌شود. این منزل شبیه به سکونتگاه‌های اولیه است که هنوز هم در برخی نواحی دور افتاده سوئد دیده می‌شوند. در طول روز، خانه از طریق روزنه‌های دیوار یا سقف به آرامی روشن می‌شود، اما اکنون شعله‌های آتشدان، محیط اتاق را روشن می‌کنند، و به سپرها، تبرزین‌های جنگی و شمشیرهای آویزان روی دیوار که در لحظات بحرانی به کمک می‌آیند، درخشش و جلای خاصی می‌دهند. این روزگاران، روزگاران بسیار خشن و خونینی هستند.

در هر لحظه ممکن است حمله‌ای رخ دهد. چند روز پیش، جوانی از اهل این خانواده درگیر نزاعی خشن با یک جوان دیگر شد، و در پیکاری که بین دو طرف رخ داد، وی حریفش را به قتل رساند. در حال حاضر، ریختن خون قاتل، و یا تنی چند از اعضای خانواده و یا اقوام او، به وظیفه مقدسی برای خانواده مقتول تبدیل شده است. تعهدِ عداوت خانوادگی و یا انتقام، وظیفه تمامی مردانِ خانواده مقتول و حتی خانواده‌های وابسته بود. این جریان ممکن بود یک گروه از خانواده‌ها را طی نسل‌های متمادی در برابر همدیگر قرار دهد.